اصفهان يكي از زيباترين شهرهاي تاريخي جهان به شمار مىرود و طي قرون متمادي كانون فرهنگ، دانش و هنر ايراني - اسلامي بوده است. اين شهر پس از اسلام به آرامي رشد و گسترش پيدا كرد و در سه دوره تاريخي آل بويه، سلجوقيان و صفويان پايتخت اين دولتها و فرهنگ اسلام و تشيّع محسوب مىشد. ستاره اقبال اصفهان در روزگار صفويه درخشش بيشتري پيدا كرد و مساجد، مدارس، عمارات و ابنيه عالي، قصرها، ميدانها، باغها و تفرجگاهها، كاروانسراها، محلاّت و مزارات باشكوهي در اين شهر ساخته شد. آنگونه كه كَمْپفر سياح آلماني كه در آن عصر از اصفهان ديدار داشته است مىنويسد: »وسعت اين شهر چندان است كه آن را بزرگترين شهر آسيا در اين سوي گنگ مىتوان به حساب آورد.
شهر اصفهان در اين روزگار تجلّىگاه ظهور استعداد و نبوغ جلوه هاي ارزشمند و بلند مرتبه علم و ادب و هنر بود و با جذب استعدادهاي شكوفان فرهنگي و تمدني ديگر شهرها هزاران دانشمند و اديب و هنرمند را در خود پرورش داد و جايگاه ابدي آنان اين شهرگرديد. افرادي همچون صاحب بن عَبّاد، ابونُعيم اصفهاني، جمال الدّين عبدالرّزاق و كمال الدّين اسماعيل، مافروخي اصفهاني، باباركن الدّين بيضاوي، حكيم ميرابوالقاسم فندرسكي، آقا حسين خوانساري، آقاجمال خوانساري، بهاءالدّين محمّد اصفهاني (فاضل هندي)، حكيم ملاّاسماعيل خواجويي، حكيم آقا محمّد بيدآبادي، سيّد محمّد باقر خوانساري چهارسوقي، آخوند كاشي و جهانگيرخان قشقايي به اوج شكوه علمي دست يافته و در اين شهر آرميده اند. پس از اسلام اصفهان گورستانهاي بسياري همچون آبخشان، طوقچي، سُنبلان و تخت فولاد همچون صدفي اين استوانه هاي دانش و تقوا را در خود جاي داده، به ويژه قبرستان تخت فولاد مدفن بسياري از اين علما و دانشمندان، شعرا، هنرمندان و ستارگان علم و ادب اصفهان روزگار صفويه مىباشد. به همين سبب اين گورستان از نظر فرهنگي، تاريخي و هنري جايگاه ويژه اي در ميان مزارات جهان اسلام پيدا كرده و پس از گورستان وادىالسلام نجف، دومين مزار مقدّس شيعه محسوب مىگردد. همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي در ميان تكاياي شرقي تخت فولاد، مزار نويني شكل گرفته كه به نام گلستان شهداي اصفهان نامگذاري شده است. اين مزار مقدّس مدفن دلير مردان شب شكن و استوانه هاي سترگ و جلوه هاي روشن فداكاري و خودگذشتگي مىباشد. دلاورمرداني كه برخي از آنان پس از چند سال مجاهدت در جبهه هاي جنگ هشت سال هاي كه توسط مزدوران پليد و جنايتكار استكبار جهاني بر ملّت ايران تحميل گشته بود،در برابر دشمن متجاوز از خاك ايران اسلامي دفاع كردند. اين تنديس هاي مقاومت و نهادهاي فداكاري با ايثار خون خود همچون مجاهدان و شهدي صدر اسلام عمّاربن ياسر، مالك بن اشتر، خُزيمة بن ثابت ذوالشهادتين و حُجربن عدي كِنْدي نهال نو پاي اسلام را سيراب كردند و با جانفشانىهي خود حماسه هاي شگرفي را بر جاي گذاشتند و ميهن اسلامي را از خطر دشمن متجاوز مصون و محفوظ داشتند. شهداي انقلاب اسلامي با بهره گيري از انديشه والاي مكتب عاشورا به امام حسين و يارانش اقتدا كردند. اين اسطوره هاي مقاومت با فداكردن كالبد و شمع وجود خود راه چندين ساله سير و سلوك عارفان را يك شبه پيمودند و عند ربهم يرزقون متنعم گرديدند. اكنون مائيم و اين خيل شهيدان در پيش روي ما كه فرهنگ سرخ شهادت و راه شهيدان شاهد تاريخ را كه در طول تاريخ تداوم دارد، باز شناخته آن را پاس داريم زيرا تداوم راه آنان مرهون فداكاري و از خودگذشتگي و اتصال به ريسمان محكم مكتب شهادت و شهيدپروري است، آن گونه كه امام خميني فرموده است: «تربت پاك شهيدان است كه تاقيامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفاي آزادگان خواهدبود.» كتابي كه در پيش رو داريد مراحل شكلگيري گلستان شهداي اصفهان را بررسي كرده است. بخش نخست كتاب به معرفي تكايي كهن و برخي از اسطوره هاي علم و تقوا كه در آن آرميده اند، مىپردازد و در بخش دوم به ترتيب زماني قطعه هاي گوناگون گلستان شهدا معرفي گرديده و شرح مختصري از زندگي و افكار برخي از اين اسوه هاي مقاومت و سرداراني كه در دفاع مقدّس ملّت ايران مؤثر بوده اند، پرداخته شده است . اميد است كاستىها را اهل تحقيق بر ما ببخشايند. در پايان از همراهىهاي برادر جانباز عليرضا شاه سنايي تشكر و قدرداني مىنمايم اگر نبود ياري و همراهي وي اين مهم به انجام نمىرسيد.
شهر اصفهان در اين روزگار تجلّىگاه ظهور استعداد و نبوغ جلوه هاي ارزشمند و بلند مرتبه علم و ادب و هنر بود و با جذب استعدادهاي شكوفان فرهنگي و تمدني ديگر شهرها هزاران دانشمند و اديب و هنرمند را در خود پرورش داد و جايگاه ابدي آنان اين شهرگرديد. افرادي همچون صاحب بن عَبّاد، ابونُعيم اصفهاني، جمال الدّين عبدالرّزاق و كمال الدّين اسماعيل، مافروخي اصفهاني، باباركن الدّين بيضاوي، حكيم ميرابوالقاسم فندرسكي، آقا حسين خوانساري، آقاجمال خوانساري، بهاءالدّين محمّد اصفهاني (فاضل هندي)، حكيم ملاّاسماعيل خواجويي، حكيم آقا محمّد بيدآبادي، سيّد محمّد باقر خوانساري چهارسوقي، آخوند كاشي و جهانگيرخان قشقايي به اوج شكوه علمي دست يافته و در اين شهر آرميده اند. پس از اسلام اصفهان گورستانهاي بسياري همچون آبخشان، طوقچي، سُنبلان و تخت فولاد همچون صدفي اين استوانه هاي دانش و تقوا را در خود جاي داده، به ويژه قبرستان تخت فولاد مدفن بسياري از اين علما و دانشمندان، شعرا، هنرمندان و ستارگان علم و ادب اصفهان روزگار صفويه مىباشد. به همين سبب اين گورستان از نظر فرهنگي، تاريخي و هنري جايگاه ويژه اي در ميان مزارات جهان اسلام پيدا كرده و پس از گورستان وادىالسلام نجف، دومين مزار مقدّس شيعه محسوب مىگردد. همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي در ميان تكاياي شرقي تخت فولاد، مزار نويني شكل گرفته كه به نام گلستان شهداي اصفهان نامگذاري شده است. اين مزار مقدّس مدفن دلير مردان شب شكن و استوانه هاي سترگ و جلوه هاي روشن فداكاري و خودگذشتگي مىباشد. دلاورمرداني كه برخي از آنان پس از چند سال مجاهدت در جبهه هاي جنگ هشت سال هاي كه توسط مزدوران پليد و جنايتكار استكبار جهاني بر ملّت ايران تحميل گشته بود،در برابر دشمن متجاوز از خاك ايران اسلامي دفاع كردند. اين تنديس هاي مقاومت و نهادهاي فداكاري با ايثار خون خود همچون مجاهدان و شهدي صدر اسلام عمّاربن ياسر، مالك بن اشتر، خُزيمة بن ثابت ذوالشهادتين و حُجربن عدي كِنْدي نهال نو پاي اسلام را سيراب كردند و با جانفشانىهي خود حماسه هاي شگرفي را بر جاي گذاشتند و ميهن اسلامي را از خطر دشمن متجاوز مصون و محفوظ داشتند. شهداي انقلاب اسلامي با بهره گيري از انديشه والاي مكتب عاشورا به امام حسين و يارانش اقتدا كردند. اين اسطوره هاي مقاومت با فداكردن كالبد و شمع وجود خود راه چندين ساله سير و سلوك عارفان را يك شبه پيمودند و عند ربهم يرزقون متنعم گرديدند. اكنون مائيم و اين خيل شهيدان در پيش روي ما كه فرهنگ سرخ شهادت و راه شهيدان شاهد تاريخ را كه در طول تاريخ تداوم دارد، باز شناخته آن را پاس داريم زيرا تداوم راه آنان مرهون فداكاري و از خودگذشتگي و اتصال به ريسمان محكم مكتب شهادت و شهيدپروري است، آن گونه كه امام خميني فرموده است: «تربت پاك شهيدان است كه تاقيامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفاي آزادگان خواهدبود.» كتابي كه در پيش رو داريد مراحل شكلگيري گلستان شهداي اصفهان را بررسي كرده است. بخش نخست كتاب به معرفي تكايي كهن و برخي از اسطوره هاي علم و تقوا كه در آن آرميده اند، مىپردازد و در بخش دوم به ترتيب زماني قطعه هاي گوناگون گلستان شهدا معرفي گرديده و شرح مختصري از زندگي و افكار برخي از اين اسوه هاي مقاومت و سرداراني كه در دفاع مقدّس ملّت ايران مؤثر بوده اند، پرداخته شده است . اميد است كاستىها را اهل تحقيق بر ما ببخشايند. در پايان از همراهىهاي برادر جانباز عليرضا شاه سنايي تشكر و قدرداني مىنمايم اگر نبود ياري و همراهي وي اين مهم به انجام نمىرسيد.
0 نظرات:
ارسال یک نظر